مولانا

  1. sanaz_jafari

    گر نداری دانش ترکیب رنگ

    عشق را بی معرفت معنا مکن زر نداری مشت خودرا وا مکن گر نداری دانش ترکیب رنگ بین گلها زشت یا زیبا مکن خوب دیدن شرط انسان بودن است عیب را در این وآن پیدا مکن دل شود روشن زشمع اعتراف با کس ار بد کرده ای حاشا مکن ای که از لرزیدن دل آگهی هیچ کس را هیچ جا رسوا مکن زر بدست طفل دادن ابلهی ست اشک را نذر...
  2. T

    شعر مولانا

    گر بيدل و بي‌دستم وز عشق تو پابستم بس بند که بشکستم ، آهسته که سرمستم در مجلس حيراني ، جاني است مرا جاني زان شد که تو مي داني ، آهسته که سرمستم پيش آي دمي جانم ، زين بيش مرنجانم اي دلبر خندانم ، آهسته که سرمستم ساقي مي جانان بگذر ز گران جانان دزديده ز رهبانان ، آهسته که سرمستم رندي و چو من...


🔴 لینک های مفید: شبیه ساز منظومه شمسی , خرید لایک ارزان , پله استخری
میزبانی شده توسط سرورهای قدرتمند افیکس هاست

بالا